مهنا مهنا ، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره

کـــــودکـــــ عشق , مُــــهَــــنّــــا

18 ماهگی

سلام دختر شرقی : نگران هیچ چیز نباش هنوز من هستم هنوز پدرت هست هنوز خدایت همان خداست خدایی در نزدیکی ما بغض نکن دخترم بغضهایت خنجری است برقلب مادری من بخند خوش باش دوست شو و همه را دوست داشته باش ...   (از بغض کردنت برای درد واکسنت و یا حتی پرت کردنت توسط پسری ک بغضت اتش زد بر خرمن وجودم)   دیشب رفته بودیم حرم ی پسری ب اسم محمد ایلیا بات دوست شده بود و هی بوست میکرد با پدربزرگش بود پدربزرگشم نامردی نکرد و گفت بوس کن پسرم ک شب میلاد هست و بوس مجانی منم بابایی اقایون زحمت کشی ک دارن جارو میکشن قابل ذکرس ک مارم داشتن بیرون میکردن اخه ساعت 2 شب بو...
30 خرداد 1391

این روزها

سلام عزیز مادر : روز ب روز بزرگتر میشوی و من درک میکنم معنای واقعی اسمت را شیرین , گوارا , خوشایند دخترک شرینم عذر من را بپذیر ب خاطر این روزهایم این روزها کمی غمگینم این روزها ارامشی ندارم این روزها دلم ابی اسمان میخواهد وبس این روزها دریای دلم طوفانی است این روزها عجیب دلم دلشوره ات را دارد دختر گوارایم مرا ببخش برای این روزها نمیدانم چرا اینگونه شدم دلم شادی میخواهد وبس درحالی ک وقتی تو اوج شادی ام غمگین غمگینم اشیانه غم مدتی است ک بالای سرم لانه کرده دلم دریا میخواهد وبس درحالی ک میدانم وقتی ب ابی دریاها رسم خود بی رنگ میشوم دلم شدید بارانی ست این روزهای ...
27 خرداد 1391

یک عدد هنی + یک عدد آقای پدر

برای یک عدد هنی : طبق عادت روزانه مهنا ک فقط ماست و پلو میخوره نشستیم کنارش تا غذای اعیونیشو بش بدیم همینجور ک نشسته بودیم شروع کردیم ب شعر خوندن دامن من چین چینیه ایبه اسمونیه .... ک هنوز شعرم تموم نشده دیدیم خانم پاشده و میدوئه طرف اتاقش میگم مامانی کجا میری اما جوابی نمیشنوم بعد ٢ مین میبینم ک دخملی با عسل گیسوش از اتاقش میاد بیرون حالا چی ؟؟ همون عروسکی ک این شعرو میخوند   و بعد خودش دکمشو میزنه و سرشو تکون میده و مثلا میخونه مام ک کلی دلمون براش ضعف رفته و کلی قربون صدقش رفتیم میگیم مامانی حالا بیا غذاتو بخور اما با اشاره بم میفهمونه ک اول عسل گیسوش ...
19 خرداد 1391

بفرما غذا

بفرما غذا     پ ن : ما از وجود این عکسها کاملا بی اطلاع بودیم تا همین الان ک در لبتاپ پدرجان (منظور پدر خودمان میباشد ) زیارت نمودیم و البته قابل ذکر میباشد ک این عکسهارا خاله جان مهنا گرفته است. ...
11 خرداد 1391
1